تاریخچه غواصی
قرن 19(پارسنگی)
در سال 1824 "چالز آنتونی دین" انگلیسی، اختراع کلاهخود را به ثبت رساند که به "کلاه دودی" نام گرفت. زیرا که در ابتدا این کلاه برای آتشفشانها طراحی شده بود که بعدا توسط "آکوست سیبل" که مقیم لندن بود ساخته شد. وی ناقوس غواصی را به کلاهخودی ساده از مس تبدیل کرد، که هوای آن توسط پمپی از سطح آب تامین میشد. لباس غواصان تا کمر یک تکه بود. با این حال غواص باید بهصورت قائم و ایستاده باقی بماند.
مهندس جوان "جورج ادواردز" پس از استفاده از لباس غواصی "دین" به مدت یک سال، پیشنهادهایی در جهت بهینهسازی و اصلاح لباس غواصی را مطرح کرد. نظر وی بر این بود که لباس غواص یک تکه دوخته شود و در ناحیه سینه غواص با 20 عدد پیچ به قسمت پایینی کلاهخود وصل شود. از آن رو که تنها هدفش بالا بردن امنیت غواص بود، هیچ یک از طراحهایش را به ثبت نرساند.
در سال 1838 تمام طرحهای اصلاحاتی خود را در اختیار سیبل قرار داد. این بار غواص بدون احساس خطر از دست دادن هوای خود، قادر بود براحتی در زیر آب حرکت کند و برای این منظور، کافی بود که مرتبا هوای اضافی خارج شود. برادران "دین" برای پمپاژ کردن هوا از سطح آب، پمپی را که توسط "سیبل" طراحی شده بود مورد استفاده قرار دادند. این لباس کاملا خشک میماند و هوای مورد نیاز غواص آزادانه در کلاه خود و لباسش جریان پیدا میکرد. این لباس با موفقیت زیادی روبرو شد و "واتر تایت" نام گرفت.
در سال 1839 سیبل نخستین لباس غواصی که بر مبنای اختراعات ادواردز بود را تولید کرد. او با استفاده از 12 عدد پیچ در قسمت فلزی جلوی سینه، لباس را با استقبال مضاعف روبرو ساخت.
در سال 1840 "رویال نیوی"، این نوع اسکافاندر را برای جستجو در زیر آب، بر روی لاشه کشتی "رویال جورج" بهکار گرفت. مسئولیت رهبری اکیپ را "پاسلی" بهعهده گرفت و از بکارگیری این لباس جدید غواصی، ابراز خشنودی کرد. او همچنین اعمال تغییراتی در آن را به سیبل پیشنهاد کرد که وی هم پذیرفت؛ از آن جمله جدا ساختن کلاه خود از قسمت فلزی روی سینه بود.
با دستیابی به تجهیزات بهتر، امکانات و سهولت بیشتر، اولین مرکز آموزش غواصی در سال 1843 توسط نیرو دریایی سلطنتی بریتانیا تاسیس شد.
در سال 1848 "هند کوک و گودیر" با "ولکانیزاسیون" کائوچو در بافت لباس غواصی استفاده کردند که این امر باعث نفوذ ناپذیری کامل آن شد.
جوزف مارتین کابیرول: وی که سازنده وسائل کائوچویی بود لباسهایی هم برای غواصان درست کرد.
در سال 1855 نمایشگاه جهانی پاریس، یک سری لباس غواصی عرضه کرد، که کلاهخود آن شباهت زیادی به کلاهخود زیبه داشت. او فردی که به این لباس مجهز کرده بود را تا عمق 43 متری به زیر آب فرستاد.
در سال 1860 اصلاحاتی در این تجهیزات صورت گرفت که پس از انجام یک سری آزمایشات رضایت بخش، در نیروی دریایی امپراطور از آن استفاده شد. ورود و دست یافتن انسان به اعماق آب تنها با کمک لباس غواصی سنگین کلاهخوددار به همراه لوله همچنان متزلزل مانده بود، چرا که غواص مجبور بود در لباس خود محبوس بماند و وضعیت خود را بوسیله طنابی که به خود متصل کرده بود، از سطح آب حفظ میکرد. هوا از بالا توسط لوله نرمی، به سوپاپ یکطرفهای در داخل ماسک میرسید. سوپاپ دیگری به منظور خارج کردن هوای باز دم، با حرکت سر به بالا عمل میکرد که قاعدتا برای غواص امکان جابجایی بهصورت عمودی را فراهم میساخت.
با خروج هوا، غواص سنگین شده و به سمت پایین میآمد و با وارد شدن مجدد هوا حالتی شناور پیدا کرده و دوباره برای مدتی به سمت بالا میآمد. البته غواص میبایست برای کسب مهارت در کنترل این امر، زمان زیادی را صرف میکرد. غواص هنوز آزادی دلخواه را بدست نیاورده بود و همواره میبایست بهصورت ایستاده و عمودی با بر تن داشتن لباس و کفشهای سنگین باقی بماند. بر تن کردن این لباس کاری دشوار و زمان بر بود. تجهیزات در کل 80 کیلوگرم وزن داشتند. تیم دستیار میبایست کلاهخود و پوشش برنزی را بهم پیچ میکردند. میدان دید غواص تنها به دریچهها با پنجرههای شیشهای که تعداد آنها از یک تا چهار عدد متغیر بود، محدود میشد. در ضمن در مقابل این شیشهها معمولا حفاظی مشبک تعبیه شده بود. در طول مدت غواصی پرسنل میبایست همواره از سطح آب، غواص را زیر نظر داشته باشند و تمام هوش و حواس خود را متوجه او سازند. غواص همچنین اسیری در بند بود که در صورت رعایت نکردن صحیح دستورالعملها، ممکن بود با دو خطر جدی روبرو شود: بالن و بادکش.
خطر بادکش
خطر بادکش که حادثهای متداول و گاها مرگبار است هنگامی رخ میدهد، که فرد ناگهان به سرعت به عمق آب فرو رود. در این لحظه حجم کاهش مییابد، لباس جمع شده و بدن غواص به داخل کلاه خود کشیده میشود که در این لحظه کلاه خود همچنین بادکش عمل میکند. ششها خالی میشوند و خون به سمت سر غواص هجوم آورده و موجب تورم آن میشود. دندهها خرد میشوند و قفسه سینه میشکند. یک فشار 300 g/cm میتواند بادکشی خفیف ایجاد کند که موجب مسدود شدن مویرگها شده و خفگی فرد را بهدنبال میآورد.
همچنین سانحهای ممکن است به هنگام نارسایی هوا نیز رخ دهد (خرابی پمپ هوا، مسدود شدن شلنگ و یا درست عمل نکردن سوپاپ یکطرفه)، عواقب آن میتواند به تناسب اینکه غواص به سطح آب نزدیکتر باشد، جدیدتر و خطرناکتر ظاهر شود. با این حال چنانچه غواص باطنابهای ایمنی به خوبی وصل شده باشد که نگه داشتن او را تضمین کند و یا بهدرستی به سطح آب باز گردانده شود، این حادثه رخ نمیدهد. بدین ترتیب پر واضح است که نقش تیم کمکی در سطح آب بسیار حساس و پر اهمیت است. همچنین رهبر گروه که غواص با استفاده از علائم قراردادی با او ارتباط برقرار میکند.
خطر بالن
حادثهای دیگر که به بالا آمدن بهصورت بالن نام گرفته است، هنگامی پدید میآید که لباس غواص بیش از حد باد شده و موجب بالا آمدن سریع و غیر قابل کنترل آن به سطح آب میشود. در همین زمان، اصلاحات قابل توجهای در ساخت ناقوسهای غواصی انجام گرفت از جمله اینکه دیگر از فولاد ساخته میشوند و همچنین ابعاد و اندازه آنها بزرگتر شده بود، بهطوری که یک ناقوس میتوانست 12 کارگر را در خود جا دهد.
در حدود سال 1840 آنها بیشتر به مکعبهای حجیم شبیه شده بودند، تا به یک ناقوس و کارکنان میتوانستند، در تمام مدت روز، در آن مشغول به کار باشند. این ناقوسها بیشتر در ساخت بنادر، فونداسیونهای فانوسها و یا بهمنظور بالا آمدن لاشههای کشتیها از زیر آب مورد استفاده قرار میگرفتند.
در آن زمان، بیماری جدیدی در بین غواصان شیوع پیدا کرد. کارگران که در زیر آب مشغول به کار بودند، دچار دردهای متعددی میشوند که علائم گوناگونی هم بدنبال داشت: احساس سوزن سوزن شدن، خونریزی، تنگی نفس، فلج جزئی یا کلی که حتی به مرگ فرد میانجامید. بدون آنکه کسی از علت آن با خبر باشد. این بیماری جدید "بیماری اتاقک" نام گرفت.
بیشتر بخوانید:وقتی در دریا گم میشویم
غنچه گلبافیان
مدیر عامل و موسس مدرسه غواصی جزیره سفید آرامش
انتشار مطالب فوق تنها با ذکر مرجع به همراه لینک وبسایت جزیره سفید آرامش مجاز میباشد.
لطفا به حقوق هم احترام بگذاریم.