دلنوشته سال 1401
امسال من مینویسم برای شما. مینویسم از زبان تک تک اعضای جزیره سفید آرامش و بیشتر از زبان خودم. یک سال دیگر گذشت و افتخار این که کنارتان باشیم را داشتیم. در ظاهر 1 سال بود، 365 روز بود، 8760 ساعت بود، اما برای بعضیها اندازه یک پلک زدن بود که گذشت. برای برخی اندازه 10 سال!
اگر بخواهم از دیدگاه کاری به این 1 سال نگاه کنم، میتوان گفت هر ماه با غواصی کنار شما بودیم و هر دوره هم در بخش آقایان و هم در بخش بانوان دوره برگزار کردیم. دو دوره هم غواصی کودکان داشتیم. هر روزه هم آموزشهای شنا در تهران، کرج و جزیره کیش برقرار بود. تقریبا هر دو ماه دورههای امدادی DAN در بخشهای مختلف برگزار شد و همچنین پس از دو سالی که کرونا محدودمان کرده بود، امسال مجدد تور برگزار کردیم و با استقبال غیرمنتظرهای هم روبه شدیم که بابتش خوشحالیم. ناگفته نماند که یکی از روزهایی هم که امسال داشتیم که از همه بیشتر شخصا به یاد من هست باوجود اینکه فرصت حضور نداشتم، برنامه 1 روزه پاکسازی دریاچه آهنک بود. زدودن هرگونه آلودگی از محیط اطرافمان!
از همه مهمتر! در سال 1401 مجموعه جزیره سفید آرامش برگزاری دورههای غواصی اسکوبا و تکنیکال IANTD را در بخش آقایان، خانمها و کودکان شروع کرد. مدتها بود که در تلاش برای برگزاری هر چه سریعتر این دورهها بودیم و در ماههای پایانی سال موفق شدیم!
1 سال دیگر هم پشت سر گذاشتیم. زمین خوردیم و بلند شدیم، شکست خوردیم و پیروز شدیم، جنگیدیم، تلاش کردیم! یکسری از ما عاشق شدیم و عاشق ماندیم، یکسری هم عاشق شدیم اما طعم جدایی را چشیدیم! گاه با عزیزانمان خندیدیم و شاد بودیم، گاه در تنهایی خود غرق میشدیم! یک روز نور خورشید تابان بر قلبمان میتابید و یک روز جهانمان تاریک میشد! گاه بیاعتماد شدیم، گاه خیانت دیدیم، گاه دروغ شنیدیم، گاه بدقولی دیدیم و گاه دلمان میخواست از تمام این دنیا و حتی از خودمان فرار کنیم. اما بیین! هر دوی ما اینجاییم، زندهایم و نفس میکشیم. از تمام بدیها درس گرفتیم و روزهای خوشمان را به خاطره تبدیل کردیم. بزرگ شدیم و آغوشمان را به روی روزهای خوش سال جدید و همچنین روزهای بیمعرفت آن باز کردیم. خیلی از عزیزانمان که بخشی از زندگیمان بودند را 1401 از ما گرفت. اما در مقابل آن، آدمهای جدیدی را به زندگیمان آورده. آدمهایی که یا برای تغییر ما وارد زندگیمان شدند یا رسالت این است که ما موجب تغییرشان شویم.
درسی که من از سال گذشته گرفتم این بود که همه چیز موقتیست و هیچ چیزی و هیچ آدمی همیشگی نیست! اگر الان در روزهای بد زندگیت هستی، موقتی هست و خواهد گذشت. اگر هم بهترین روزهای زندگیت را تجربه میکنی، شرایط همیشگی نیست. من فهمیدم که باید لحظه را با تمام وجود زندگی کرد و به آغوش کشید. اجازه ندهیم حسرت گذشته و آیندهای که از آن بیخبریم، امروز را و این لحظه را از ما بگیرد. هیچ وقت نخواهیم فهمید که آخرین دیدار، آخرین آغوش، آخرین خنده، آخرین بوسه و آخرین نفسی که میکشیم کی خواهد بود! هیچگاه نخواهی فهمید. پس هر لحظهات را طوری زندگی کن و هر بار طوری عزیزترینت را به آغوش بگیر و بو بکش که انگار آخرین بار است!
و اما کلام آخر!
هر آنکه معجزه تو بود را در یادت و در قلبت نگه دار، هر آنکه با تو بد کرد و قلبت را شکست ببخش و رها کن! و هر آنکه هم معجزه تو بود و هم به کابوست تبدیل شد، بگذار نورش در قلبت بماند و از ضربهای که به تو زد به عنوان یک درس و تجربه یاد کن.
انتشار مطالب فوق تنها با ذکر مرجع به همراه لینک وبسایت جزیره سفید آرامش مجاز میباشد.
لطفا به حقوق هم احترام بگذاریم.